در فیلم «۲۸ سال بعد»، که مرثیهای مالیخولیایی برای آغازهای نو است، کارگردان دنی بویل و نویسنده الکس گارلند بار دیگر به دنیای آلودهبهخشم که در سال ۲۰۰۲ خلق کرده بودند، بازمیگردند. فیلم «۲۸ روز بعد» این فیلمسازان، ژانر زامبی را برای قرن بیست و یکم احیا کرد و به دنبال آن یک دنباله (۲۸ هفته بعد، ۲۰۰۷)، بیشمار مقلد بهدنبال داشت و احیای غولهای گوشتخوار در سینمای وحشت و فرهنگ عامه به وجود آمد که فراتر از حد اشباع نیز ادامه یافته است. بویل و گارلند با بازگشت به آنچه شروع کرده بودند، افکار زیادی در سر دارند - هیچ یک از آنها را نمیتوان مرسوم نامید. این فیلم جدید تنها یک کاوش جنبشی دیگر از بازماندگان یک اپیدمی نیست که در بریتانیا از دست افراد آلوده سریعالسیر فرار میکنند. جهان از آن زمان تغییر کرده و رویکرد فیلمسازان نیز با آن تکامل یافته است. فیلم آنها به رادیکالیزاسیون ربع قرن اخیر از طریق الهیات مکاشفه مسیحی، ناسیونالیسم، سنتگرایی و «منواسپیر» (Manosphere) میپردازد و نقدی کنایهآمیز به همه آنها ارائه میدهد. «۲۸ سال بعد» به هیچ وجه یک فیلم پساآخرالزمانی یا زامبی-گونه معمولی نیست و بدون شک تماشاگرانی را که انتظار یک دنباله-میراثی (یا «ریکول») قابل پیشبینی هالیوودی را دارند، گیج خواهد کرد. همین بخشی از چیزی است که آن را خاص میکند.