در سال ۱۹۵۲، میتزی و برت فابلمن (با بازی پل دانو و میشل ویلیامز) بیرون از سینما ایستادهاند و سعی میکنند دلهرههای پسر ۷ سالهشان سمی (با بازی ماتئو زوریون فرانسیس-دیفورد) را از دیدن یک فیلم در اولین مواجهاش با سینما آرام کنند. برت خم میشود و تکنیک ۲۴ فریم در ثانیه و مفهوم "تداوم دید" سینما را برای پسرش توضیح میدهد. اما مادر سمی نگاهی متفاوت به سینما دارد. میتزی میگوید: «فیلمها رویا هستند». پسرش پاسخ میدهد: "اما رویاها ترسناک هستند." مادرش به او یادآوری میکند: "نه همه رویاها." فیلم زندگینامهای استیون اسپیلبرگ با نام «فابلمنها» یک شگفتی خود اسطورهساز و در زمرۀ بهترین و شخصیترین فیلمهای کارگردان است. این سکانس افتتاحیه نشان میدهد سمی، یکی از اعضای اصلی خانواده اسپیلبرگ (داستانسرای صاحبنام فبلمن)، به چه کسی تبدیل خواهد شد. در همان ابتدا سمی سهمی یکسان به همراه میتزی و برت پیدا میکند و تجسم شخصیت سینمایی اصلی در فیلم میشود. همانطور که سینما هنری تاثیرگذار و رویایی است که صرفا با تخیل سرو کار دارد، اما از سویی دیگر یک فرآیند مکانیکی و علمی نیز است. اسپیلبرگ پیوسته آگاهی دقیقش از جنبههای فنی فیلمسازی را بهرخ تماشاگرانش کشیده، اما بینش کودکانه و مهارتهایش از زمان شروع کارگردانیاش در دهه ۱۹۷۰ نیز الهامبخش تصاویر بهیاد ماندنی بیشماری بوده است. فابلمنها داستانی است در مورد زندگی اولیه اسپیلبرگ و آشناییاش با فیلمسازی. اما همچنین پرترهای است از والدین تأثیرگذارش، که خودش اذعان میکند بدون نواقص و حضورشان، اسپیلبرگ به یکی از بزرگترین و موفقترین کارگردانان قرن گذشته تبدیل نمیشد.