داستان کوتاه «دهکدهای پس از تاریکی» کازوئو ایشیگورو، روایتگر تاریکی است. تاریکی که نشات گرفته از یک خلاء اعتقادی است که زمانی ایدهها در آن میدرخشیدند.
راگامافین برمیگردد
دهکدهای پس از تاریکی در اواخر دهۀ ۱۹۹۰ اتفاق میافتد. فلچر، قهرمان داستان، پس از سالها پرسه زدن در انگلستان، تقریباً تصادفی به دهکدهای باز میگردد که ادعا میکند روزگاری در آن نفوذ داشته است. او بهعنوان مردی که اخیراً از کما بیرون آمده، سرگردان وارد دهکده میشود. پس از طی مسیری در خیابانهای تاریک و پر پیچ و خم دهکده، با زن جوانی آشنا میشود که او را میشناسد. زن جوان او را به کلبهاش دعوت میکند، اما او قبول نمیکند و به جای آن تصمیم میگیرد در یک کلبه را به صورت تصادفی بزند. این کلبه متعلق به پترسونها است که با اکراه از او استقبال میکنند.