تنها بودن با خود، بدون حضور دیگری ملالت بار و دهشتناک است. میتوان پرسید چرا ما در تنها بودن با خود بدون حضور دیگری دچار ملالت و دهشت میشویم؟ چه چیزی در این خود هست که چنین ما را کسل میکند؟ آیا همه انسانها در تنهایی خود، دچار چنین ملالتی میشوند؟ در ملال جدول باز مردی را میبینیم که با عشق پرشور به سینما روایتگر ملال روزمرهوار زندگی آدمها است. این دوگانگی شور و ملال ریشه شکلگیری دنیای ایرج کریمی است. چیزی است شبیه ترس از دیگری ناشناخته که همچون سایه سراسر زندگی تعقیبمان میکند.
همه چیز به ماهیت این خود (self) باز میگردد. با عطف توجه به مراحل شکلگیری خود، از دوران جنینی تا به دنیا آمدن و ورود به جامعه و اجتماع در مییابیم که خود، محصول دیگری است.