مدیوم

بدن‏ِ سوژه‌ی موجود

مدیوم

بدن‏ِ سوژه‌ی موجود

سلام خوش آمدید

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نویسنده» ثبت شده است

نگاهی به داستان کوتاه «دهانم زیبا و چشمانم سبز» اثر جی. ‌دی سلینجر

بخشی از زیبایی داستان کوتاه «دهانم زیبا و چشمانم سبز» اثر جی. ‌دی سلینجر، ناشی از روایت نامشخص آن است. سه شخصیت وجود دارد: یک مرد مو خاکستری به‌نام لی. یک دختر (نامش فاش نمی‌شود، رابطه او با لی نامشخص می‌ماند و هر دو با هم در رختخواب هستند). و آرتور، که نیمه‌شب با لی تماس می‌گیرد. او نمی‌داند همسرش جووانی کجاست و معتقد است که ممکن است به او خیانت کند. بخش زیادی از داستان به شرح عصبانیت آرتور از جووانی می‌گذرد، در حالی که لی بیهوده تلاش می‌کند او را آرام کند (دختر نیز در رختخواب دراز کشیده و تمام مدت به یک طرف تماس گوش می‌دهد). در نهایت، پس از اینکه آرتور پیشنهاد می‌دهد برای نوشیدنی به خانه لی بیاید، لی به او توصیه می‌کند که این ایده خوبی نیست و بهتر است استراحت کرده و منتظر همسرش جووانی بماند، آرتور تلفن را قطع می‌کند. پس از قطع تلفن توسط آرتور، دختر به لی می‌گوید: «سنگ تمام گذاشتی. راستی که محشر کردی. خدایا، از خودم بدم می‌آد!» اندکی بعد، آرتور دوباره تماس می‌گیرد و به لی اطلاع می‌دهد که جووانی به طور غیرمنتظره‌ای بازگشته است. لی مکالمه را کوتاه کرده و ادعا می‌کند که "من یه‌باره سردرد شدیدی گرفتم. علت‌شو هم نمی‌دونم. ناراحت نمی‌شی گفت‌وگورو درز بگیریم؟ فردا صبح باهات حرف می‌زنم... باشه؟."

  • Ahmad Nia
نگاهی به داستان کوتاه «نقش روی دیوار» از ویرجینیا وولف

در «نقش روی دیوار» اثر ویرجینیا وولف، تم داستان بر تردید، دین، تغییر، اعتماد و نقش‌های جنسیتی می‌چرخد. داستان به صورت اول شخص توسط یک راوی زن ناشناس روایت می‌شود. درست همانند فردی که مشغول فکر کردن است و از شاخه‌ای به شاخه دیگر می‌پرد، این حالت در داستان برای راوی صدق می‌کند، زیرا او درصدد است بفهمد که نقش روی دیوار اتاق نشیمنش چیست. اگرچه این مسئله برای راوی در انتهای داستان حل می‌شود و می‌فهمد که نقش حلزونی بوده است، اما مسائل دیگری در داستان مطرح می‌شود که برای راوی همچنان نامشخص باقی می‌ماند. مسائلی از این دست که دنیای راوی تحت سلطه مردان است و وی از اینکه چرا باید چنین باشد مطمئن نیست. او نمی‌تواند هیچ توضیح منطقی درباره سلطه مردان بر جهان بیابد. همچنین، وقتی صحبت به دین می‌کشد، راوی ایمانی که دیگران دارند را به دلیل این‌که کلیسا نیز مردانه است، ندارد. به‌نظر می‌رسد وولف و راوی داستان در تلاشند نقش مردان را نقد کنند. اما سه امر یقینی نیز در داستان وجود دارد که راوی آنها را می‌تواند ببیند و تصدیق کند. هر چند این سه امر یقینی از زبان همسرش یعنی مرد خانواده بازگو می‌شود. اول اینکه «روزنامه خریدن بی‌فایده است... هیچ اتفاقی نمی‌افتد.» دوم اینکه راوی از احساساتش نسبت به جنگ مطمئن است، «نفرین به جنگ، خدا لعنت کند این جنگ را!» و سوم اینکه راوی می‌فهمد نقش روی دیوار قطعا یک حلزون بود.

  • Ahmad Nia

این گفت‌وگو احتمالاً در فلورانس و در سال ۱۸۳۲ نوشته شده است. تاریخ دقیق نگارش آن در دست نیست بر طبق نظر برخی منتقدان آثار لئوپاردی، جای شک نیست که اولین بار نویسنده در تاریخ یک جولای ۱۸۲۷ این اثر را وارد جنگ افکار کرده باشد لئوپاردی در همان جنگ افکار، یادداشتی این‌گونه دارد: از افراد بسیاری پرسیده‌ام، آیا دلشان می‌خواهد که به  گذشته برگردند و ایام گذشته را دوباره زندگی کنند، بدون اینکه بتوانند کوچکترین تغییری در آن ایجاد کنند. از خودم نیز همین سوال را بارها پرسیده‌ام تا آنجایی که بتـوان بـه گذشته بازگشت هم من هم خیلی‌ها از این مسئله خرسند بودیم، اما اگر چنین شرطی وجود داشته باشد (ناتوانی از تغییر گذشته) هیچ کسی از بازگشت به گذشته خرسند نیست. به جای پذیرفتن بازگشت به گذشته، همگی این گونه پاسخ می‌دادند که راضی به چشم پوشی از چنین بختی هستند که به هرحال توانایی بازگشت به دوران کودکی و گذشته برای همه دلنشین است، اما نـه بـا چنین شرطی. این به چه معناست؟ به این معنا که در زندگی‌ای که همگان شناخته‌ایم و تجربه کرده‌ایم قطعاً بیشتر سختی و غم وجود داشته است تا شادی و خوشبختی از طرفی دیگر اینکه اگر همه ما همچنان علاقه مند زیستن هستیم به این دلیل است که یا به زمان حال و آینده خوشبین هستیم یا اینکه خوشبختانه و به حکم طبیعت انسانی‌مان خیلی از سختی‌های آینده را فی‌الحال نمی‌شناسیم و هنوز به آینده امیدواریم...

 

گفت‌و‌گوی فروشنده تقویم و رهگذر از جاکومو لئوپاردی

فروشنده: تقویم، تقویم‌های جدید، سالنامه‌های جدید! آقا، تقویم نمی‌خواستید؟

رهگذر: تقویم سال جدید؟

فروشنده: بله آقا

رهگذر: شما فکر می‌کنید که سال نو نیک و خوش خواهد بود؟

فروشنده:  بله آقا، البته!

رهگذر: مانند سال گذشته؟

فروشنده: خیلی بیشتر از آن.

رهگذر: مانند پارسال؟ یا مانند سال قبل‌تر از آن؟

فروشنده: خیلی بیشتر از آن آقا.

  • Ahmad Nia
انتسنزبرگر، نویسنده تاثیرگذار آلمانی در ۹۳ سالگی درگذشت

هانس ماگنوس انتسنزبرگر، از برجسته‌ترین و تاثیرگذارترین نویسندگان و روشنفکران آلمان بعد از جنگ دوم جهانی درگذشت. او یکی از شاخص‌ترین و سیاسی‌ترین شاعران آلمانی‌زبان به شمار می‌رود و در عرصه‌های گوناگونی فعال و خلاق بود.

بنگاه انتشاراتی "زورکامپ"، ناشر آثار هانس ماگنوس انتسنزبرگر روز جمعه، ۲۵ نوامبر به نقل از بستگان او از درگذشت این شاعر، نویسنده و روشنفکر چیگرای آلمانی در روز پنج‌شنبه خبر داد.

  • Ahmad Nia
مدیوم

«بدن مدیوم کلی ما برای داشتن یک جهان است.»
موریس مرلوپونتی