مدیوم

بدن‏ِ سوژه‌ی موجود

مدیوم

بدن‏ِ سوژه‌ی موجود

سلام خوش آمدید

۳ مطلب با موضوع «ادبیات :: ادبیات ایتالیا» ثبت شده است

این گفت‌وگو احتمالاً در فلورانس و در سال ۱۸۳۲ نوشته شده است. تاریخ دقیق نگارش آن در دست نیست بر طبق نظر برخی منتقدان آثار لئوپاردی، جای شک نیست که اولین بار نویسنده در تاریخ یک جولای ۱۸۲۷ این اثر را وارد جنگ افکار کرده باشد لئوپاردی در همان جنگ افکار، یادداشتی این‌گونه دارد: از افراد بسیاری پرسیده‌ام، آیا دلشان می‌خواهد که به  گذشته برگردند و ایام گذشته را دوباره زندگی کنند، بدون اینکه بتوانند کوچکترین تغییری در آن ایجاد کنند. از خودم نیز همین سوال را بارها پرسیده‌ام تا آنجایی که بتـوان بـه گذشته بازگشت هم من هم خیلی‌ها از این مسئله خرسند بودیم، اما اگر چنین شرطی وجود داشته باشد (ناتوانی از تغییر گذشته) هیچ کسی از بازگشت به گذشته خرسند نیست. به جای پذیرفتن بازگشت به گذشته، همگی این گونه پاسخ می‌دادند که راضی به چشم پوشی از چنین بختی هستند که به هرحال توانایی بازگشت به دوران کودکی و گذشته برای همه دلنشین است، اما نـه بـا چنین شرطی. این به چه معناست؟ به این معنا که در زندگی‌ای که همگان شناخته‌ایم و تجربه کرده‌ایم قطعاً بیشتر سختی و غم وجود داشته است تا شادی و خوشبختی از طرفی دیگر اینکه اگر همه ما همچنان علاقه مند زیستن هستیم به این دلیل است که یا به زمان حال و آینده خوشبین هستیم یا اینکه خوشبختانه و به حکم طبیعت انسانی‌مان خیلی از سختی‌های آینده را فی‌الحال نمی‌شناسیم و هنوز به آینده امیدواریم...

 

گفت‌و‌گوی فروشنده تقویم و رهگذر از جاکومو لئوپاردی

فروشنده: تقویم، تقویم‌های جدید، سالنامه‌های جدید! آقا، تقویم نمی‌خواستید؟

رهگذر: تقویم سال جدید؟

فروشنده: بله آقا

رهگذر: شما فکر می‌کنید که سال نو نیک و خوش خواهد بود؟

فروشنده:  بله آقا، البته!

رهگذر: مانند سال گذشته؟

فروشنده: خیلی بیشتر از آن.

رهگذر: مانند پارسال؟ یا مانند سال قبل‌تر از آن؟

فروشنده: خیلی بیشتر از آن آقا.

  • Ahmad Nia
درباره داستان «کولومبره» دینو بوزاتی

چگونه باید عنوان این داستان را درک و ترجمه کنیم؟ نامگذاری و وجه تسمیه این داستان چگونه قابل فهم است؟

اودرادک کافکا[1]، آدبکونکوس کورتازار و کولومبره بوزاتی را «مخلوقات زنده‌ی دست و پا گیر و نگران‌کننده‌ در نظر بگیرید، زیرا این عناوین را فقط می‌توان از طریق صدای یک واژه که به‌معنای واقعی غیرممکن درک است، گیر انداخت.»

  • Ahmad Nia
ویژگی‌های فانتستیک در داستان «سگی که خدا را دید» از دینو بوزاتی

تزوتان تودوروف (۱۹۷۷) مدعی است که ویژگی فانتستیک با بازشناخت یک بلاتکلیفی و تردید بین "امر باورکردنی" و "امر باورنکردنی" در خواننده مشخص می‌شود. آنچه در بلاتکلیفی و تردید آشکار می‌شود، ما را به ابهام فانتستیک‌ سوق می‌دهد که این ابهام ناشی از تردید در ادراک (رویدادها نسبت به شخصیت‌ها) و تردید در زبان (شخصیت‌ها نسبت به رویدادها) است. از این‌رو، از طریق تداعی، کنایه و تلقین، سخن (دیسکورس) فانتستیک با عناصر سبک‌شناختی و بلاغی شکل می‌گیرد تا با آنچه ناپایدار است یکی شده و دگردیسی زمان و مکان را به نفع رویدادهای شگرفی که بر شک، بلاتکلیفی و غرابت استوار است، تسهیل کند.

تمثیل‌های دست و پا گیر، نشانه‌های سورئال، ابداعات علمی تخیلی، که به‌نظر می‌رسد به واقعیت‌های ممکن استعاره‌ای و تخیلی فانتستیک اشاره دارند، در روایت‌های دینو بوزاتی، در فضایی جادویی، حسی از اندوه پیش از تناقض‌گویی وجود انسان را آشکار می‌سازد. انسان فرهیختۀ دیرباور و نکته‌بین، ویژگی‌های خاص خودش را پرورش می‌دهد و آنها را در صور روایی و بصری بازیابی می‌کند، تا در جایی‌که رویداد فانتستیک، موضوعی تکراری است به رمز و راز پیوند بزند، همان‌طور که در داستان «سگی که خدا را دید» می‌توان دید. در واقع، رابطه اسرارآمیز سگ و گوشه‌نشین، رویدادهای شگرف مربوط به تغییر دهکده و مردمی که در آنجا زندگی می‌کنند، از طریق یک بازی ظریف، به زیبایی‌شناسی فانتستیکی منجر می‌شود که در داستان تناقض را پدید می‌آورد.

  • Ahmad Nia
مدیوم

«بدن مدیوم کلی ما برای داشتن یک جهان است.»
موریس مرلوپونتی