برای بررسی این اثر از عناصر جاری در فضای داستانها کمک میگیریم.
روستای داستان دارای بامهای کوتاه و خانههای بدون در است که آدم را خفه میکند. خانهها مانند قبرهایی هستند تنگ و کوتاه و بدون در و افراد از پنجره رفت و آمد میکنند. انگار که همه در قبرهای خانوادگی اسیرند و توان برخاستن را ندارند. صدای زنگوله هراس روستا از مرگ است که خود نماد آمدن مرگ را آواز میدهد.